Bourse24 Ads 245
تبلیغ بورس24
Bourse24 Ads 236
تبلیغ بورس24

عجب روز سختی بود ! یک دوشنبه سیاه و باورنکردنی ! چقدر ناعادلانه و ناجوانمردانه شیشه‌های ویترین اقتصادی کشور در حال پودر شدن و استخوان سهامداران در حال خرد شدن است !! بازار دوشنبه می‌دانست که باید با رنگ سرخ آغاز کند. فضا در نیمه دوم بازار یکشنبه به قدری سخت و با رنج‌های منفی پیش رفته بود که تقریبا آمادگی کافی برای پذیرش تکرار افت قیمت‌ها وجود داشت. اما شرایط به مراتب بدتر از انتظار پیش رفت و هنوز از دقایق نخست عبور نکرده‌ بودیم که رنج‌های ...

پذیرش شکست با دو دیدگاه مختلف

1) پیش‌بینی بازار ...

سایه اصغری - بورس24 : عجب روز سختی بود ! یک دوشنبه سیاه و باورنکردنی ! چقدر ناعادلانه و ناجوانمردانه شیشه‌های ویترین اقتصادی کشور در حال پودر شدن و استخوان سهامداران در حال خرد شدن است !! بازار دوشنبه می‌دانست که باید با رنگ سرخ آغاز کند. فضا در نیمه دوم بازار یکشنبه به قدری سخت و با رنج‌های منفی پیش رفته بود که تقریبا آمادگی کافی برای پذیرش تکرار افت قیمت‌ها وجود داشت. اما شرایط به مراتب بدتر از انتظار پیش رفت و هنوز از دقایق نخست عبور نکرده‌ بودیم که رنج‌های منفی سنگین در طیفی از نمادهای مورد توجه به شکل غیرمعمول آغاز شد ! گویی هدف این بود که سطح حمایتی شاخص که برخی از چارتیست‌ها بر آن تاکید داشتند، طوری شکسته شود که بسیاری از معامله‌گران و سهامداران خسته لاجرم در مسیر فروش و شناسایی زیان قرار بگیرند !! انصافا در دوران درگیری نظامی بین ایران و اسرائیل هم فضا اینچنین سخت و کلافه‌کننده نبود. ناامیدی و بی‌رمقی و آینده‌ مبهم تبدیل به بخشی از سرنوشت و رفتار بازار شده و این ویروس در جان او نشسته است.

حتی با خبر برداشته شدن ریسک بزرگی به نام مالیات، باز هم کسی حاضر به خرید و حضور نیست و لذا برخی معتقدند بازار وارد مرحله بحرانی شده است. البته از دید ما، بحران 15 روز پیش آغاز شد. زمانی که پس از دو کندل کذایی بلند که در انتهای درگیری نظامی ایران و اسرائیل شکل گرفت، درگیری نظامی عاملین سرکوب قیمت در بورس با سهامداران آغاز شد و لذا 14 روز اخیر یکی از بدترین دوران‌ها طی چند سال اخیر برای سهامداران بوده و تازه برخی سخن از قرار گرفتن بازار در مرحله بحرانی می‌کنند ! البته در نیمه دوم بازار روز گذشته کمی تحرکات بهتر شد و شاهد زیرگیری نسبی توسط برخی از حقوقی‌ها و صندوق‌های حمایتی بودیم. اما این تحرکات کافی نبود و لذا شاخص کل در یک روز تلخ با افت جدی 32 هزار واحدی تا ارتفاع دو میلیون و 160 هزار واحدی سقوط کرد. ارزش معاملات با افت حدود 5 درصدی به 4.7 همت رسید و رقمی بالغ بر 560 میلیارد تومان از چرخه بازار خارج شد. طبق برخی آمار و ارقام در این افت حدود 158 هزار واحدی یا 6.8 درصدی شاخص (از ارتفاع 2.318 تا 2.160 هزار واحد)، میزان افت قیمت در طیف وسیعی از سهام از مرز 20 درصد هم عبور کرده و حتی در برخی از سهم‌ها به 25 تا 30 درصد رسیده است. و نکته جالب‌تر اینکه دقیقا در بدترین دوران بازار سرمایه، باری دیگر موتور عرضه‌های اولیه روشن شده است ! بدون تعارف باید گفت برخی به شکل علنی خصومت خود با بازار سرمایه را اعلام کرده و شمشمیر را از رو بسته‌‌اند.

واقعا زبانمان قاصر است. نمی‌دانیم با این وضعیت، از کجای بازار صحبت کنیم. از گوشه و کنار شنیده می‌شود که دولت پس از برگزاری جلسه شنبه شب با برخی از فعالین بازار و بنگاه‌های بزرگ به این نتیجه و جمع‌بندی رسیده که بازار وارد شرایط بحرانی شده اما نکته مهم اینجاست که درک آنها از بحران با درک ما از بحران تفاوت زمین تا آسمان دارد. از دید آنها افت قیمت سهام خیلی مهم نیست و اصلا توجهی به‌از بین رفتن دارایی سهامداران ندارند. کمااینکه دولت می‌دانست دست‌درازی به‌جیب شرکتها (افزایش غیرمنطقی نرخ انرژی، تغییر فرمول پالایشی‌ها، افزایش عوارض و تعرفه و سایر موارد که بهتر از ما مطلع هستید) چه عواقبی دارد که در نهایت کاهش حاشیه سود بنگاه‌ها و ریزش قیمت‌ها رقم می‌زند. اما چرا دولت فهمیده که حال بازار خوب نیست ؟! چون شرایط طوری پیش رفته که خریداری برای اوراق آنها نیست و او نمی‌تواند بر اساس انتظارات خود تامین مالی کند.

در این میان سوالی که این روزها ذهن فعالان بازار را درگیر کرده، دلیل انتشار سنگین اوراق چه به صورت نقدی و چه به شکل تخصیص به طلبکاران در فصل بهار است. اتفاقی که در سالهای گذشته رخ نمی‌داد. دلیل اول این موضوع، عدم تامین مالی در ماه‌های پایانی سال گذشته است. در واقع به دلیل انتشار گواهی سپرده 30 درصدی در بهمن ماه و آش شوری که رئیس بانک مرکزی پخت، دولت نتوانست انتشارها و تخصیص‌ها را آنطرف سال تکمیل کند و بخش مهمی از اوراق به سال جدید منتقل شد. از طرف دیگر دولت معمولا در فصل بهار از بانک مرکزی تنخواه می‌گرفت و با آن گذران امور می‌کرد. حالا دولت مانده و جیب خالی و فرزینی که نمی‌خواهد پایه پولی را رشد دهد. گواهی سپرده 30 درصدی بوی گندی راه انداخته که هیچ عطر و ادکلنی نمی‌تواند بوی آن را از بین ببرد.

اما به بحث اصلی برگردیم. با دو دیدگاه مختلف، همه به این درک و نتیجه رسیده‌اند که حال بازار خوب نیست. نکته مثبت این ماجرا اینجاست که تقریبا بحران پذیرفته شده و شاید برخی از مشکلات جمع و جور شود اما نکته منفی اینجاست که دل دولت برای بازار و سرمایه‌های مردم نسوخته؛ بلکه شکست سخت در فروش اخزا و اوراق و مشکل در تامین مالی باعث شده که آنها به فکر همفکری با فعالان بازار بیفتند و شک نکنید چنانچه خر آنها از پل بگذرد، باز هم دست‌های پلید آنها در جیب شرکتها خواهد رفت. فراموش نکنیم که عامل این بحران دقیقا خود دولت بوده و راه حل کمک به بورس، برگشت او از برخی تصمیمات غلط است.

احسان دشتیانه عضو شورای عالی بورس در جلسه روز شنبه مورخ 22 اردیبهشت که با رئیس سازمان برنامه و بودجه برگزار شد، حرف جالبی زد. او گفت: بازار سرمایه توسط برخی از ارکان دولت به رسمیت شناخته نمی‌شود. بنده به عنوان عضو شورای عالی بورس دو رئیس بانک مرکزی را یک بار 30 دقیقه در جلسه شورای عالی بورس و دو وزیر صمت را دو بار یکی شان را در یک جلسه آن هم درباره خودرو دیدم. متاسفانه اصلا حضور در شورای عالی بورس را به رسمیت نمی‌شناسند. بگذریم ...

مرحله پذیرش بحران به نظر حساس‌ترین و شاید آخرین مرحله‌ای‌ است که پیش روی بازار است و وظیفه سازمان و اهالی بازار را سنگین‌تر می‌کند که بتوانند در این مسیر مشکلات خود را مطرح و راه‌حل آن را پیش ببرند. در راس مشکلات بازار، سیاست‌های ارزی و پولی است. نیمایی که حرکتی خزنده و آرام دارد و انتظارات را آنطور که باید و شاید برآورده نمی‌کند و نرخ بهره‌ای که پائین نمی‌رود و تبدیل یکی از معضلات و مشکلات بزرگ بازار و اقتصاد شده است. بنابراین از آنجا که دولت متوجه برخی از اشتباهات خود در سیاست‌گذاری‌های اخیر شده و در تامین مالی شکست بزرگی خورده، احتمال تجدیدنظر در برخی از تصمیمات (در صورتی که اندک عقل و خردی باقی مانده باشد)، وجود دارد. باز هم تاکید می‌کنیم، اگر تغییری هم صورت بگیرد، در راستای دلسوزی برای بازار نیست، بلکه در راستای رفع مشکلات دولت است.

اینها کسانی هستند که حاضر به وزن دادن به شرکت‌های بورسی و رفع مشکلات تولید نیستند. دولتی که با تصمیمات عجولانه بازار را به خاک و خون کشید و حالا بخشی از این حماقت به خود او کمانه کرده است ! امروز مشکل فروش اوراق و کسری بودجه،‌ آنها را به این فکر انداخته که سراغ بازار بیایند و مشکلات را مطرح کنند ! فراموش نکنیم که سازمان برنامه و بودجه به واسطه سر و کار داشتن با آمار و ارقام، اولین جایی است که متوجه بحران می‌شود. بنابراین آقای منظور که با منظور یا بی‌منظور طی یکسال اخیر صنعت کشور را اینچنین زمین‌گیر کرده است، دقیقا دلیل مشکلات بازار را می‌داند.

اما نکته‌ای جالب و خاص در اظهارات رئیس سازمان برنامه و بودجه دیده می‌شود که شاید اشاره به آن خالی از لطف نباشد. به گفته داود منظور، بهترین سال فروش اوراق سال 99 بوده یعنی سالی که هم حال بازار خوب بوده و هم درآمد دولت ! بنابراین به شکل واضحی روشن است که نمی‌توان چند سال بازار سرمایه را کوبید اما از منافع آن بهره برد. و دقیقا به همین دلیل است که روز گذشته عنوان کردیم که زین پس هر تصمیم غلطی که برای بازار گرفته شود، تبعات آن با ضریب بالاتر متوجه دولت خواهد شد. اما راه حل برون‌رفت از این بحران چیست ؟

به نظر راه حل ساده است. یا با همین فرمان پیش می‌روند و در ادامه بحران به قدری حاد و بزرگ می‌شود که شدت ضربات سیلی اقتصاد به گوش آنها به قدری قوی می‌شود که پرده گوش آنها را پاره می‌کند و بعد سر به راه می‌شوند که قطع به یقین هزینه سنگینی برای اقتصاد کشور، دولت و در نهایت حاکمیت خواهد داشت. و یا فرمان را تغییر داده و با مشاوره از فعالان دلسوز اقتصادی، در مسیر اصلاح امور و رفتار درست اقتصادی و یک بازی برد-برد قرار می‌گیرید. امروز در سال جهش تولید با مشارکت مردم، بحران اقتصادی و بحران تولید کشور مطرح است. گزارش 3 ماهه چهارم برخی از شرکت‌ها زنگ خطر عجیبی را به صدا درآورده که دیر یا زود دامن اقتصاد کشور را خواهد گرفت.

و نکته پایانی اینکه، برای چرخش فرمان نیاز به اتخاذ سلسه تصمیمات سختی است که سرفصل آن اعتمادسازی و احترام به سیاست‌های درست و منطقی است؛ نه‌شعار و وعده‌های پوچ و تو خالی. بی‌شک براندازی قیمت‌گذاری دستوری یکی از مهمترین موارد است. در نظر گرفتن سیاست‌های تشویقی چه در هزینه‌ انرژی و چه موارد دیگر می‌تواند خود را در وضعیت شرکت‌ها نشان دهد. روشن شدن رابطه دولت با شرکت‌ها در حوزه مالیات، عوارض و هر چیز دیگری آن هم در یک قالب و قاب بلندمدت مهمترین کاری است که می‌تواند صورت گیرد.

البته با شناختی که از دولت داریم، خیلی امیدوار به تغییر رویکرد آنها نیستیم ! اما به هر جهت هرچه جلوتر می‌رویم، حل مشکل سخت‌تر، تبعات اصلاح تصمیمات بیشتر و هزینه تغییر سیاست‌های اقتصادی دردناک‌تر می‌شود. و البته ضرر و زیان پیشروی با این سیاست‌ها هر روز بیشتر خواهد بود. طبق معمول بحث طولانی شد اما از آنجا که بازار حرفی برای گفتن نداشت، سر شما را با پرداختن به موارد کلان و صحبت درخصوص وضعیت کلی بازار و ارائه برخی راهکارهای (به‌نظر) ثمربخش درد آوردیم. اما برای امروز احتمالا فضا کمی بهتر و آرام‌تر باشد. چراکه اولا یک موج فروش قوی به شکل هیجانی تخلیه شد و لذا ممکن است یک مثبت خفیف 2 – 3 روزه در بازار داشته باشیم.

2) جدول بررسی آخرین وضعیت شاخص‌ها، بازار، نوسانات بازارهای جهانی و منحنی ارزش معاملات :

ارزش معاملات

3) سر تیتر خبرهای سیاسی و اقتصادی اخبار و شایعات بازار :  

* رئیس سازمان انرژی اتمی گفت: مبنای تعاملات ایران و آژانس، NPT و پادمان است. موضوعات باقی‌مانده بین ما و آژانس به ۲ مکان تقلیل یافته است.

* فرزین: با گشایش‌های به‌وجود آمده بانک مرکزی قدرت مدیریت بیشتری بر منابع ارزی در خارج از کشور خواهد داشت.

* اظهارات اخیر وزیر صنعت، معدن و تجارت مبنی بر رابطه ارز ترجیحی - دولتی - و قیمت‌گذاری کالاهای صنعتی به نوعی نشان می‌دهد این وزارتخانه برنامه‌ای جدی برای حل مساله نرخ‌گذاری دستوری در صنعت خودرو ندارد. علی‌آبادی اخیرا گفته که «وقتی ارز ترجیحی می‌پردازیم، چطور باید اجازه دهیم که صنعتگر کالا را با قیمت دلخواه خود بفروشد؟ ما باید در این موضوع به راه‌حل برسیم و مساله را به صورت ریشه‌ای حل کنیم». این گفته وزیر صمت به‌نوعی نشان می‌دهد شرط سیاستگذار برای سپردن قیمت کالاهای صنعتی مانند خودرو به تولیدکنندگان، برائت آنها از ارز دولتی (نه فقط ترجیحی مخصوص کالاهای اساسی، بلکه ارز نیمایی) است. خودروسازی کشور از بیش از یک دهه گذشته، درگیر قیمت‌گذاری دستوری شده و این سیاست که به گفته فعالان صنعت خودرو و برخی کارشناسان عامل اصلی زیاندهی در این صنعت است، کماکان ادامه دارد.

* قیمت بیلت صادراتی ایران در این هفته حدود 470 تا 480 دلار فوب بود که نسبت به هفته قبل تغییری نداشت.  صادرکنندگان بیلت ایرانی که تحت تاثیر شرایط ژئوپلیتیکی قرار دارند، در صادرات محتاط هستند. در عین حال بسیاری از خریداران آسیایی منابع ایرانی را در نظر نمی‌گیرند و بازار صادرات بیلت ایران نسبتا خلوت است. در این هفته، قیمت معامله بیلت روسی به ترکیه با افزایش نسبت به هفته قبل حدود 500 تا 515 دلار فوب بود.

* محسن علیزاده، عضو ناظر مجلس در شورای عالی بورس گفت: اگر دولت از بازار حمایت کند، سرمایه‌های مردم باید با اعتمادسازی بیشتر به سمت بازار سرمایه جذب و به واحدهای تولیدی کشور تزریق شود، اما در صورت عدم حمایت، تحقق شعار دور از ذهن است. بازار سرمایه با تزریق مداوم نقدینگی و برای جلوگیری از هدر رفت منابع در بخش‌های غیرمولد، تمام تلاش خود را برای ایجاد بستری آرام و قابل اعتماد برای فعالان عرصه تولید و سهامداران به کار گرفته تا سرمایه‌گذاران بیشتری جذب بازار شده و برای رونق تولید همکاری کنند. (فعلا که سرمایه‌ها در حال دود شدن است !)

منبع خبر: سازمان خبری - تحلیلی بورس 24

این مطلب را با دیگران به اشتراک بگذارید :

نظرات :

شما می توانید اولین نفری باشید که برای این مطلب نظر می دهید.

شما هم نظر دهید

برای ارائه نظر خود وارد حساب کاربری خود شوید


Bourse24 Ads 242


پاسخ به سوالات بورسی شما
Bourse24 Ads 246
تبلیغ بورس24
Bourse24 Ads 143
تبلیغ بورس24
Bourse24 Ads 247
تبلیغ بورس24
Bourse24 Ads 208
تبلیغ بورس24
Bourse24 Ads 25
تبلیغ بورس24
Bourse24 Ads 27
تبلیغ بورس24
Bourse24 Ads 32
تبلیغ بورس24